×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

نیشتمانی بی نیشان

× در مورد مسائل ومعضلات اجتماعی
×

آدرس وبلاگ من

komalga2.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/asniwa

این سبز پوشان سیاه اندیش

این چندمین بار است که من شخصا ناظر ضرب وشتم مردم در سطح شهر مریوان توسط نیروی انتظامی هستم هربار پس از نوشتن ما وقع ونظر خود،پس از مدتی از انتشار آن منصرف میشدم.

اما آنچه امشب دیدم آنچنان دلم را به درد آورد که هنوزم که چند ساعت از آن واقعه میگذرد ودارم این متن را مینویسم به حالت عادی برنگشته ام.همه ما صحنه های ضرب وشتم پلیس در کشورهای دیگر را از طریق رسانه ها دیده ایم ،اما من تا حالا هیچ جا ندیده  ونشنیده ام پلیس کسی را که دستبند زده را مورد ضرب وشتم قرار دهد.

اصل ماجرا:

ساعت هشت وده دقیقه غروب یکشنبه 1389.9.1 از کنار پارک باخ مریوان می گذشتم که دیدم چهار پلیس داخل پارک مشغول ضرب و شتم جوانی حدودا 22 ساله اند وقتی نزدیکتر شدم  ماشین گشت انتظامی را در گوشه خیابان دیدم،پلیس هادر حالی جوان را روی زمین میکشیدند که یکی از آنها با باتوم و دیگری او را زیر مشت ولگد گرفته بودند از بالای دیوار حدودا یک ونیم متری پارک او را داخل شهر بازی گوشه پارک پرت کردند و دوباره زیر ضربات لگد وباتوم از داخل شهر بازی او را کشان کشان به طرف دیوار منتهی به خیابان شهر بازی کشیدند یکی از آنها این طرف دیوار پشت گردن او را گرفت ومثل... او رااز دیوار بالا وسپس روی سطح خیابان کشید ،آنجا بود که او را زیر رگبار مشت ولگد و باتوک گرفتند وجوان نگون بخت یک راست قسم خدا وقرآن میخورد که کاری نکرده ام وقتی که او را مثل جنازه بلند کردند که داخل ماشین بندازند با کمال تعجب دیدم..........................که هر دو دستش را از پشت دستبند زده اند!!!!!!!!!.

تو گوئی این قهرمانان نبرد جبهه های حق علیه باطل! خیابان را جبهه میدیدند وبیچاره این اسیر دست بسته که باید نمایانگر میزان شجاعت و دلاوری این پاسداران از شرف وآزادی ملت می بود.

کاری به این مساله ندارم که آیا این جوان مجرم بود یا بیگناه که این نه کار من ونه کار نیروی انتظامی بلکه  کار دادگستری وقاضی است ولی فرض ما بر این است که این جوان نه تنها مجرم بلکه قاتل وجانی و تروریست باشد،آیا این میتواند مجوزی باشد که با جوانی کتف ودست بسته در انظار عمومی برخوردی اینچنینی بشود؟!آیا اگر در کشوری آزاد این اتفاق می افتاد اینچنین بی سر وصدا از کنارش میگذشتند؟ آیا وآیا وآیا......؟

البته این نه اولین ونه آخرین موردی است که  با چشم خود دیده ام در تاریخ 1389.8.15 ساعت ده شب میدان سپاه مریوان:

مشغول تمرین اسکیت بودم (حالا این بماند که شهری مثل مریوان که بچه های تیم اسکیتش در لیگ دسته اول کشور همیشه حرف اول را میزنند پیست ندارد وبرای تمرین جائی جز خیابان های شهر وجود ندارد) آن شب کفش دوستم را امانت گرفته بودم در حین تمرین از ناحیه مچ پای چپ مسدوم شدم و احساس درد شدیدی کردم و وقتی خواستم کفش را از پایم در بیاورم دیدم فیکسر آن دچار مشکل شده وباز نمیشود از دو نفر عابر کمک خواستم که آنها نیز به جای باز کردن با هر بار فشار دادن فیکسر راسفت وسفت تر کردند داشتم از درد به خود میپیچیدم تو گوئی پایم را در بین  گیره ای محکم فشار میدادند هر لحظه درد پایم بیشتر وبیشتر میشد،در این لحظه یکباره گشت کلانتری سر رسید با دیدن آنها خوشحال شدم به خیال اینکه کمکم خواهند کرد،ولی زهی خیال باطل.بعد از اینکه مشکلم را گفتم با کمال تعجب دیدم حواسشان جای دیگری است چرا که در گوشه پارک سوار کانی دینار موتور سیکلتم که پارک شده بود را دیده بودند.خلاصه بعد از اینکه فهمیدند مدارک پیشم نیست یکی از آنها مشغول شکستن قفل فرمان شد ودیگری با کمال بی ادبی و وقاحت مشغول بازدید بدنی وطلب سویچ از من شد در حالی که از درد به خودم میپیچیدم سویچ را دادم و آنها نیز با بردن موتور من را تنها گذاشتند ورفتند.

من با اصل قضیه که بردن موتور باشد هیچ مشکلی ندارم من مدارک پیشم نبود و مستحق اینکار بودم ولی آیا نباید بعد از بردن موتورسیکلت به درخواست کمک من جواب میدادند؟!آیا وظیفه پلیس فقط بگیر وببند است؟آیا نه وظیفه کاری بلکه وظیفه انسانی آنها نباید این تکلیف را به آنها بکند که وقتی انسانی احتیاج به کمک فوری دارد کمکش کنند؟

دوم اینکه آیا بی ادبی وبرخورد تند وبی اخلاقی جزئی از وظیفه محوله به آنها است؟با توجه به اینکه برخورد وادبیات گفتاری هر کسی نشان از تربیت خانوادگی اودارد، نباید مسولان گزینش این نیروها در کار خود تجدید نظری بکنند؟برخوردی که بعضی از این افراد با مردم عادی دارند  باور مجرمیت را به مخاطب القا میکند مگر اینکه خلاف آن را ثابت کند.چرا  پلیسی که باید ضامن آرامش وامنیت یک جامعه باشد به این شکل وسیاق با مردم برخورد کند،انگار این مردم نه شهروند وصاحب خانه بلکه دشمنان دیرینه آنها هستند،در حالی که تقریبا همه نیروهای پلیس در این شهر مرزی غیر بومی واکثرا غیر کرد هستند جواب این سوال خود تامل بر انگیز است.

البته این را نباید تعمیم داد وهمه را به یک چشم نگریست،چرا که یک ساعت بعد از قضیه کتک کاری آن جوان به بازرسی نیروی انتظامی زنگ زدم فردی که جواب تلفن را داد خیلی با حوصله و مودبانه قول پیگیری موضوع و اطلاع رسانی داد.

در آخر دلم میخواهد به جواب این پرسشها برسم:

1-چه چیزی باعث این رفتارهای خشن در جامعه میشود منشا این بی مسولیتی ها کجاست؟

2-برخوردهای اینچنینی چه تاثیری بر جامعه خواهد گذاشت؟

3-فرهنگ و رفتار جامعه چه نقشی در بروزاین رفتارها دارد؟

4-وظیفه شهروندی ما در قبال این مساله چیست؟سکوت،اعتراض،یا شکایت،...راه حل چیست؟

باز کردن همه این مسائل نیاز به بحث جدی دارد که در مطلب بعدی به زبان کردی در موردش خواهم نوشت.

پنجشنبه 18 آذر 1389 - 7:17:56 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم