ای قوم به حج رفته کجائید کجائید؟

هرساله با شروع ماه محرم و بعد از اتمام مراسم حج سیل حجاج از عربستان سعودی بر می گردند،رفتن وبرگشتنی که در گذشته بیشتر از دو سال طول می کشید،به لطف تکنولوژی در کمتر از دوماه انجام می شود،سفری که قبلا با درد ورنج وخطرات بسیار و اکنون با راحتی و هواپیما البته مقصد هر دو طواف خانه خداااااا!   بله خانه خدا!خدائی با آن همه عظمت وجبروت و خانه ای این چنین محقر از سنگ وچوب با ساختاری پارینه سنگی.

جدای از بعد مذهبی مساله حج از سه زاویه قابل بررسی است.1-پیشینه تاریخی آن 2-علت گسترش آن 3-رابطه حج با زندگی ومعیشت مردم

1- پیشینه تاریخی:برخلاف آنچه که عامه مسلمانان می پندارند حج اصلا ریشه اسلامی ندارد بلکه آینی کهن عربی است وکعبه در زمان اعراب نادان (جاهلی)مکانی برای نگهداری بتهای آنها بود.بعد از استیلا اسلام با برچیدن بتها در آن نه تنها مراسم حج را گردن نهاد بلکه در بسط وگسترش آن نیز نقش به سزائی ایفا نمود و به جا آوردن آن را فریضه ای برای همه مسلمانان در صورت استطاعت مالی قرار داد.

2- علت گسترش آن: علت همه گیر شدن وتب این مساله در بین مسلمانان چند مساله است که به طور اجمالی به آن می پردازیم.اولا خیلی از مسلمانان حج را فریضه ای الهی می دانند واینطور فکر میکنند که اگر در طول عمر خود مرتکب هر نوع گناهی شده باشندبا انجام فریضه حج همه گناهان انها بخشوده شده وانگار تازه متولد می شوند.

دوم اینکه:چون انجام فریضه مستلزم استطاعت مالی وبنیه مادی است پس لقب حاجی برای صاحبش ارزش واعتبار اجتماعی وحتی مادی به بار می آورد.کما اینکه عده زیادی که عقده القاب دهن پرکن دارند عده ای نیز با این لقب عوام فریبی و کسابت میکنند.

سومین دسته نیز کسانی هستند که نه از سر اعتقاد ونه برای کسب القاب بلکه فقط به خاطر تجربه و سفر به حج می روند.

3- رابطه حج با زندگی و معیشت مردم: مهمترین مساله در رابطه با حج مساله مادی آن وتاثیرآن بر اقتصاد ملت ها می باشد،ملتی که خود در گرداب فقر ونداری دست وپا میزندو مشکل اصلی جوانان فقر وبیکاری ودر نتیجه اعتیاد است،به ريال ريال ،هزاران میلیارد ارزی که سالانه از جیب حجاج خالی می شود نیاز مبرم دارد.درحالی که در دنیا توریسم به صورت صنعتی پیچیده درآمده،واکثر کشورها برای جذب دلار دلار توریست ها  برنامه های پیچیده ومنظمی دارند،کشور ما هیچ نصیبی از این صنعت نمی برد هیچ،بلکه خیلی ها حتی از شکم زن وبچه هایشان میزنند ومیلونها پول راچندین سال در انتظار حبس میکنند تا دولت وهابی سعودیه با منت و توهین به او روادید حج اعطا فرماید،این نیز بماند با پول خود او تروریستهای مغز گندیده وتندروهای اسلامی را در راه ناامنی و سیاست وهابی گری اجیر میکنند وبه جان مملکتش می اندازند.در واقع پول میدهیم در عوض بلا میخریم.

در اینجا جادارد از همه عالمان دین این درخواست بشود:در راه به روز وکارآمد شدن دین و خدمت به ملت خود در تفسیر بعضی از شعائر دینی بازبینی اندیشمندانه صورت گیرد، چرا که مصداق استطاعت در امر حج نه فقط استطاعت وتوان فردی،بلکه به نظر من باید گامی فراتر نهاد وآن را جمعی تفسیر کرد.اگر کل جامعه را خانواده ای بزرگ در نظر بگیریم ،که در واقع همین طور هم هست،اعضای این خانواده باید در بودن ونبودن هم شریک باشند یعنی هر آنچه که دارند مال همه است ونداریهایشان نیز به همان صورت. آیا در یک خانواده شاخص های اقتصادی  خانوار را می شود برای هر یک از اعضای خانواده جداگانه بررسی کرد؟                               خانواده که هیچ مگر نه اینکه همه ابناء آدم اعضای یک پیکرند؟آیا شایسته است در حالی که برادر من درگیر مشکلات اقتصادی باشد ومن بضاعتی داشته باشم به او کمک نکنم؟که فقر خود منشا همه فسوق ونابسامانیهای همه گیر در جامعه است تا آنجا که رسول گرامی اسلام از فقر به خدا پناه میبرد.

آیا ذات مقدس خداوند محتاج مکان است که برای اوخانه ای بر روی زمین بسازیم؟اگر قرار است برایش خانه ای فراهم کنیم چرا در مکانی خشک  وکویری وبد اب هوا؟آیا ما در راه پرستش خدا بار دیگر مرتکب پرستش چوب وسنگ نشده ایم؟ در پایان میخواهم در این شعر حضرت مولانا تدبر کنیم:

اي قوم به حج رفته، كجاييد كجاييد؟

معشوق همين جاست، بياييد بياييد

معشوق تو همسايه و ديوار به ديوار

در باديه سرگشته شما در چه هواييد؟

گر صورت بي‌صورت معشوق ببينيد

هم خواجه و هم خانه و هم كعبه شماييد

ده بار از آن راه بدان خانه برفتيد

يك بار از اين خانه بر اين بام برآييد

آن خانه لطيف است، نشانهاش بگفتيد

از خواجه‌ي آن خانه نشاني بنماييد

يك دسته‌ي گل كو، اگر آن باغ بديديد؟

يك گوهر جان كو اگر از بحر خداييد؟

با اين همه آن رنج شما گنج شما باد

افسوس كه بر گنج شما پرده شمائيد